ای من فدای
سرخی روییده در کنج سینه ات
با
من چنین نکن
عشق
فرزند ناخواسته ای نیست که انکارش کنی
یا سند مجرمانه ای که پنهانش کنی
عشق
لرزش نازک لب های توست
که
وقتی می گویی
یادت
را از این حوالی بردار
و
در چهار فصل قلب من بمیر
تازه
می فهمم که بیشتر از همیشه خدا
حضور
بی تناسب و بی نسبت مرا می خواهی.
"فرنگیس شنتیا"
از کتاب: تو به روایت دهان دوخته من
نام شعر: نیاز
درباره این سایت