بی من چگونه ای؟
کسی هم هست که آوارگی اش را
به شانه های پهن تو بسپارد
و بگوید دوستت می دارم؟
من اما روی شانه ای تو آوار نمی شدم
پرنده می شدم.
و پرنده ای که هر شب
خواب آوازهای بی سر خود را می بیند
دلبستگی اش به صیاد خود
بی قید و شرط و واقعی تر است.
"فرنگیس شنتیا"
از کتاب: تو به روایت دهان دوخته من
نام شعر: اندوه
درباره این سایت